دست نوشته های من

غم لعنتی

چهارشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۳۲ ق.ظ




مثل باد سرد پاییز غم لعنتی به من زد

حتی باغبون نفهمید که چه آفتی به من زد

رگ و ریشه هام سیاه شد تو تنم جوونه خشکید

اما این دل صبورم به غم زمونه خندید

آسمون مست جنونی، آسمون تشنه خونی

آسمون مست گناهی، آسمون چه روسیاهی

اگه زندگی عذابه، یه حباب روی آبه

من به گریه‌ها می‌خندم میگم این همش یه خوابه

آسمون تو مرگ عشق و توی یاخته هام نوشتی

این یه غمنامه تلخه که تو سر تا پام نوشتی

من به لحظه شکستم اگه نزدیک اگه دورم

از ترحم تو بیزار که خودم سنگ صبورم

آسمون تیشه ت شکسته من دیگه رو پام می مونم

منو از تنم بگیری تو ترانه هام می مونم

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۳/۲۳
یاس بنفش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی