دست نوشته های من

یه روز سخت

شنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۳۹ ب.ظ

از صبح تو ذهنم برای کارهای امروز برنامه ریزی میکردم موقع آماده شدن دیدم بلی کیف پولم تو کیفم نیست همون موقع یه تلفن خیلی مهم هم بهم زده شد و موقع مکالمه تو خونه دنبال کیف پولم میگشتم که نبود سختی برنامه امروز یک طرف و مفقودشدن مدارک یک طرف .

درخواست اسنپ دادم و تا برسه تو ذهنم یادآوری کردم که کیف پول کجا میتونه گم شده باشه و ذهنم رفت به اسنپی که چند روز قبل سوارشده بودم و تصادف کرد موقع تصادف کیف پول دستم بود و بعد از اون دیگه ندیدمش و چون دوتا کیف دارم سراغ این کیف پول مذکور نرفته بودم.

همینطور که در مسیر بودم و به اولین قرار ملاقات میرفتم به پشتیبانی اسنپ پیام ارسال کردم ذهنم آشفته بود قرار ملاقات رو سپری کردم بعد تلفنی زنگ زدم و با پشتیبانی اسنپ صحبت کردم تلفن راننده در دسترس نبود.

به کلاس رفتم یک ساعت و نیم بعد زنگ زدم و گفت راننده گفته کیف نبوده تو ماشین

نگران ناراحت پراسترس بودم

فکر میکردم که ممکن نیست تو خونه باشه

مجددا زنگ زدم به پشتیبانی اسنپ گفتم من اطمینان دارم کیفم تو ماشین هست و من الان خیابون گاندی هستم و میام دفترتون پشت خط نگهم داشت تا با راننده تماس بگیره  بعد از یک دقیقه در اوج ناباوری گفت کیف پیداشده.

مرسی اسنپ



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۰۸
یاس بنفش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی