دست نوشته های من

مامانمو میخواستم

جمعه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۶، ۰۷:۰۱ ب.ظ

حالم خوب نبود دردماهیانه داشتم یه پتوی نازک دورخودم پیچیده بودم وازچشمهام اشک جاری بود درد زیادی برمن غلبه کرده بود

گفت چی میخوای برات بیارم؟

ته دلم فریاد کشیدم مامانمو بیار ازاون شهرغریب کاش اجی مجی کنی بیاریش برای من دلم تنگ شده قد یه دنیا دلم برای بوی تنش برای آغوشش تنگ شده تلفنی حرف زدن و تصویری ارتباط برقرار کردن فقط دلتنگیمو بیشتر میکنه من آدم لمس کردنم من دستاشو میخوام 

اما 

نگفتم 

دلم نمیخواد بفهمه دلتنگم دلم از تنگی داره خفه میشه

نمیخوام نگران بشه غصه بخوره 

مامان 

مامان گلم دلتنگ آغوشتم کمت دارم 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۱/۲۰
یاس بنفش

نظرات  (۲)

۲۲ بهمن ۹۶ ، ۱۸:۳۳ باد پاییزی
عزیزم قربون دلت واقعا مادر یه چیز دیگه هست 
امیدوارم هرچی زودتر ببینیش و بغلش کنی 
پاسخ:
مادر عشق است گلی است از گلهای بهشت
منم دلم واسه مادرم تنگ شده
پاسخ:
دلتنگی برای مادر قلبو میسوزونه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی